دانلود رایگان


پایگاه های نظامی آمریکا در خلیج فارس و - دانلود رایگان



دانلود رایگان تردیدی وجود ندارد که ایالات متحده آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت جهان یا به تعبیری یک فوق قدرت[1] در صدد حفظ موقعیت ممتاز خود در جهان از طریق تثبیت نفوذ خود

دانلود رایگان
پایگاه های نظامی آمریکا در خلیج فارس و بازدارندگی علیه ایران... تردیدی وجود ندارد که ایالات متحده آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت جهان یا به تعبیری یک فوق قدرت[1] در صدد حفظ موقعیت ممتاز خود در جهان از طریق تثبیت نفوذ خود در مناطق مختلف، بویژه مناطق استراتژیکی مانند منطقه خاورمیانه و خلیج فارس است. استقرار پایگاههای نظامی در جای جای جهان و فرستادن سربازان و تجهیزات آمریکایی به این پایگاهها می بایستی در راستای دست یابی به این هدف ارزیابی شود. در ر استای نیل به این هدف آمریکا با چالشهای بسیاری بویژه در سالهای اخیر روبرو بوده است. یکی از مهم ترین این چالشها از نگاه مقامات آمریکایی، وجود دولتهایی مانند ایران با آرزوهای بسیار برای قدرتمند شدن و گسترش نفوذ خود است. آنها معتقدندچنین دولتهایی با به راه انداختن جنگی نامتقارن[2] علیه ایالات متحده، منافع آمریکا و متحدانش را به شدت تهدید می کنند. در رابطه با مورد ایران که موضوع پژوهش حاضر است ایالات متحده در چند دهه اخیر سعی داشته و دارد تا با استقرار پایگاههای نظامی در کشورهای همسایه این کشور و تقویت توان دفاعی همسایگان ایران و به نوعی محاصره این کشور به ایران بفهاند که هر نوع اقدام علیه منافع امریکا هزینه های سنگینی را برای ایران در پی خواهد داشت.در حقیقت هدف ایایلات متحده از ایجاد این پایگاهها در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران و رفتارهای تهاجمی این کشور (از نگاه مقامات آمریکایی) بوده است؛ بازدارندگی که به نظر می رسد که به رغم موفقیتهای نسبی که نصیب ایالات متحده کرده از نگاه بسیاری از استراتژیست های امنیتی این کشور، سبب تحرک ایران و رادیکالیزه تر کردن رفتار این کشور شده(البته تلاش ایران برای تقویت توان دفاعی خود یک موضوع طبیعی است که آمریکا سعی دارد با غیر طبیعی جلوه دادن این تلاش ایران را به عنوان یک تهدید جدی معرفی کند) و تهدیدات فزاینده ای را متوجه منافع آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربی متحد آمریکا در منطقه کرده و ایران را مصر به پیگیری برنامه هسته ای اش ساخته است.
واژگان کلیدی: جنگ نامتقارن، بازدارندگی، پایگاههای نظامی، توان دفاعی، ایران، ایالات متحده آمریکا، خلیج فارس.
فهرست مطالب
پیشگفتار1
بخش اول: بررسی نظریه بازدارندگی و فلسفه شکل گیری پایگاه های نظامی آمریکا در خارج از قلمروی این کشور9
بخش دوم: بررسی تاریخی استقرار پایگاه های نظامی آمریکا در خارج از مرزهای این کشور26
بخش سوم: بررسی تهدیدهای ایران برای آمریکا و متحدانش در منطقه از نگاه سران کاخ سفید................................... 48
بخش چهارم: پایگاه های نظامی آمریکا در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج(فارس) و کارآیی آنها در باز دارندگی ایران........ 69
بدون تردید، حمله نیروهای ژاپنی به جزیره پرل هاربر درهفتم دسامبر سال1941[3] و در خلال جنگ جهانی دوم به انزوا گرایی آمریکا در جهان برای همیشه پایان داد و دولتمردان ایالات متحده با بایگانی کردن دکترین مونروئه،[4] در صدد گسترش نفوذ خود در مناطق مختلف جهان و دفاع از این منافع در هر نقطهاز جهان برآمدند. در حقیقت می توان گفت از جنگ جهانی دوم به این سو، جلوگیری از تکرار پرل هاربری دیگر، اولویت اصلی استراتژی دفاعی-امنیتی ایالات متحده در سطح جهان و دلیل اصلی استقرار پایگاههای نظامی ایالات متحده[5] در خارج از این کشور بوده است.
با پایان جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد میان ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوری، آمریکا خود را به دفاع از جهان در برابر خطر کمونیسم متعهد دانست و به همین منظور، نسبت به گسترش و تقویت پایگاههای خود در جهان به منظور ایجاد بازدارندگی[6] در مقابل اتحاد جماهیر شوروی و متحدانش اقدام کرد.حوادثی ازجمله وقوع جنگ دو کره در فاصله سالهای(1953-1950) و حمله شوری به افغانستان در سال1979 و از همه مهم تر بحران موشکی کوبا، ایلات متحده را درجهت تعقیب سیاست سد نفوذ[7] و ایجاد بازدارندگیدر مقابل اتحاد جماهیر شوری مصصم تر کرد و ایالات متحده پایگاههای مختلفی رادر آمریکای لاتین –اروپا (بویژه آلمان)-آفریقا و آسیا-اقیانوسیه مستقر کرد.
به دنبال پایان جنگ سرد و از بین رفتن اتحاد جماهیر شوری، ایالات متحده به توجیهاتی جدید جهت حفظ پایگاههای نظامی خود در خارج از کشور احتیاج داشت.حمله تروریستی 11 سپتامبر 2001 و کشته شدن هزاران آمریکایی در جریان این حمله، توجیهاتی جدید را در اختیار ایالات متحده قرار داد و ایالات متحده با استناد به این توجیهات آغاز نبردی جدید در جهان یعنی نبرد برعلیه گروههای تروریستی و دولتهای پرخاشگر حامی منافع آنها را اعلام کرد؛ نبردی که جرج بوش[8] رئیس جمهور پیشین ایالات متحده آن را نبرد جهانی بر علیه تروریسم[9]خواند.در ادامه، ایالات متحده با معرفی خاورمیانه به عنوان پایگاه تروریستها ومتهم کردن دولتهایی مانند ایران و عراق به حمایت ازآنهاو تلاش برای دست یابی به سلاح های کشتار جمعی و سلاح هسته ای، حضور نظامی خود در منطقه را افزایش داد و کنترل پایگاههای نظامی جدیدی را در کشورهای منطقه بدست گرفت. پایگاههایی که افزون بر وظایف قبلی اکنون عهده دار وظایف جدیدتری نیز بودند که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1) ایجاد بازدارندگی در مقابل دولت های چون ایران به منظور دفاع از امنیت آمریکا ومتحدانش، بویژه اسرائیل در مقابل تهدید های احتمالی این کشور؛
2) حمایت از منابع نفتی منطقه و صادرات نفتی آن در مقابل خطر ایران؛
3) مبارزه با تروریسم و گروه های تروریستی؛
اکنون و پس از بیان این مقدمه کوتاه به طرح پرسش اصلی و فرضیه اصلی پژوهش حاضر می پردازم.
سوال اصلی
آیا پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس در ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران موثر بوده اند؟
فرضیه اصلی
به نظر می رسد که وجود این پایگاهها، ایران را متوجه هزینه سنگینی کرده که در صورت انجام هرگونه اقدامی برعلیه منافع آمریکا و متحدانش در منطقه باید بپردازد و از این طریق در ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران موفق بوده است.
استقرار پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس(X)↓(متغیر مستقل)
تحمیل هزینه های سنگین به ایران در صورت انجام هر گونه اقدام تهاجمی(Z)↓(متغیر میانی یا مداخله گر)
ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران(Y)(متغیر وابسته)
فرضیه رقیب
به نظر می رسد که این پایگاه ها با تحریک کردن ایران، سبب رادیکالیزه تر شدن رفتار این کشور و تهاجمی تر شدن آن شده اند و تهدیدات بیشتری را متوجه منافع آمریکا و متحدانش در منطقه کرده اند.
پرسشهای فرعی
1) چه تهدید هایی از ناحیه ایران علیه منافع آمریکا و متحدانش وجود دارد که ایالات متحده را ناگزیر از ایجا بازدارندگی در مقابل این کشور از طریق استقرار پایگاه های نظامی در منطقه می کند؟
2) نقاط ضعف و قوت پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه کدامند؟
3) این پایگاهها چه وظایفی را در منطقه به عهده دارند؟
هدف از پژوهش
هدف از این پژوهش بررسی سیاست های دفاعی –امنیتی ایلات متحده آمریکا و متحدانش در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس، بویژه سیاست استقرار پایگاههای نظامی آمریکا در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و شناخت چالشهایی است که این سیاست ها برای ایران و نفوذ این کشور در منطقه ایجاد کرده است و در ایجاد بازدارندگی در مقابل این کشور چقدر موثر بوده اند؟. در ادامه و در بخش نتیجه گیری تلاش خواهد شد تا راهکارهایی جهت مقابله با این تهدیدها و دست یابی به اهداف ایران در منطقه پیشنهاد شود.
اهمیت و ضرورت پژوهش با تأکید بر نتایج کاربردی آن
با توجه به موقیت استراتژیک ایران در منطقه و نقش تاثیرگذار این کشور در خلیج فارس، ایالت متحده آمریکا نسبت به تحرکات ایران در منطقه به شدت حساس بوده وتلاش کرده تا با وارد کردن اتهامات ادعایی به ایران و سپس تقویت حضور نظامی خود در کشورهای منطقه با استناد به همان اتهامات ادعایی، منافع ایران در منطقه را به خطر انداخته و از موجودیت اسرائیل دفاع کند. بنا براین و با توجه به پی گیری چنین سیاست خصمانه ای از سوی سران کاخ سفید، رصد کردن فعالیتهای آمریکا و داشتن اطلاعات درست از توانایی های بالقوه و بالفعل این کشور در منطقه، به منظور دفاع از استقلال و تمامیت ارضی ایران و حفظ منافع این کشور در منطقه ضروری به نظر می رسد.
روشها و فنون اجرايي طرح
در پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع مورد بررسی و همچنین امکانات در دسترس٬ از 3 روش جهت استخراج و جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها استفاده شده است:
1-روش تحلیل رویدادها( Events Data Analysis )
به کمک این روش ابتدا اطلاعات مناسبی رادر مورد سیاستهای دفاعی-امنیتی ایالات متحده و متحدانش در منطقه بدست آورده و با توجه به اینکه بخش اصلی پژوهش پیش رو٬ بررسی پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه می باشد این روش می تواند در فهم چگونگی این سیاستها کمک بسیار مهمی باشد و داده های بسیار مفیدی را در اختیار پژوهشگر قرار دهد.
2-روش تحلیل داده های ثانوی-داده های متراکم(Secondary and Aggregate Data Analysis)
در مرحله اول این روش ابتدا متون مربوط به موضوع جستجو شده٬ و سپس در مرحله بعد فیش برداری با توجه به طراحی فصول پژوهش انجام شده و در مرحله آخر نیز داده ها تجزیه و تحلیل می شوند. در ضمن از طریق سایتهای نظیر گالوپ و... می توان به نظر سنجی های مرتبط با موضوع تحقیق دسترسی پیدا کرده و اطلاعات لازم را از آنها استخراج کرد.
3-روش تحلیل محتوا(Content Analysis)
با استفاده از این روش٬ به تحلیل محتوای سخنرانی های مقامات آمریکایی٬اسرائیل و کشورهای عربی و دولتمردان ایران پرداخته تا از این طریق بتوانیم با گفتمان غالب هر کدام از آنها و اولویتهای آنها در سیاست های خود آشنایی پیدا کنیم.بنابراین این روش می تواند روش مناسبی برای دستیابی به داده ها و تجزیه و تحلیل آنها باشد.
موانع پیش روی پژوهش
در رابطه با انجام پژوهش پیش رو چند مانع اساسی پیش روی نگارنده قرار داشت که بدون تردید در صورت نبود آنها بر کیفیت کار و غنای مطلب افزوده می شد. در یک اشاره فهرست وار این موانع عبارت بودند از:
1)نبود امکان سفر به کشورهای عربی و انجام مصاحبه با مقامات این کشورهاو آشنایی با دیدگاههای آنها درباره نقش پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه؛
2)عدم دسترسی به برخی از اطلاعات مخفی در مورد این پایگاه ها؛
3)نداشتن آشنایی با زبان عربی وبه دنبال آن محروم بودن از بررسی دیدگاههای سیاست مداران داخل جهان عرب ومطالعه منابع نوشته شده به زبان عربی؛
4)محدودیت دسترسی به منابع لاتین و نبود بسیاری از منابع ارزشمند نوشته شده در این حوزه در داخل؛
بررسی ادبیات موضوع
به دلیل اهمیت موضوع مورد بحث، نوشته های بسیاری در این حوزه به رشته تحریر در آمده اند که از جمله آنها می توان به کتابهایی چون پایگاههای امپراطوار(نوشته کاترین لوتز) –آرایش نیروهای نظامی در خلیج فارس(نوشته کوردسمن)-پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس و آینده حضور نظامی آمریکا در منطقه پس از جنگ با عراق اشاره کرد.اما همه این نوشته ها در یک نقطه با هم مشترک هستند و آن توجه تنها به توصیف موقعیت این پایگاهها و وظایف آنها و بی توجهی به میزان کارایی آنها یا به تعبیری میزان موفقیت این پایگاهها در انجام وظایف محوله است.درک این نقطه ضعف، پژوهش پیش رو را بر آن داشت تا بر روی بررسی دقیق تر نقاط ضعف و قوت این پایگاهها وآثار درونی و بیرونی ناشی از استقرار این پایگاهها تمرکز کند.به همین منظور پس از ذکر مقدمات و آماده کردن ذهن ها، در بخش نتیجه گیری تحلیل نسبتا جامعی از این موضوع ارائه خواهد شد.
مقدمه
پزوهش پیش رو با هدف بررسی نقش و کارکرد پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس در ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران و بررسی نقاط ضعف و قوت این پایگاه ها انجام شده است.این پژهش در 4 بخش به ترتیب زیر تنظیم شده است:
1) بررسی تئوری بازدارندگی و فلسفه استقرار پایگاههای نظامی ایالات متحده در خارج از مرزهای این کشور؛
2) بررسی تاریخی استقرار پایگاه های نظامی آمریکا در خارج از این کشور؛
3) بررسی تهدیدهای ایران علیه آمریکا و متحدانش در منطقه از نگاه مقامات آمریکائی ؛
4) بررسی پایگاههای نظامی آمریکا در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج (فارس)[10] و البته عراق و شناخت نقاط ضعف و قوت این پایگاه ها؛
بررسی تئوری بازدارندگی و فلسفه استقرار پایگاههای نظامی آمریکا در خارج از این کشور
در این بخش به بررسی تئوری کلاسیک بازدارندگی و تحولات صورت گرفته در آن در سالهای اخیر خواهیم پرداخت و همچنین نقش پایگاههای نظامی آمریکا در کاربردی کردن این تئوری را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.همچنین، تلاش خواهیم کرد به این پرسش پاسخ دهیم که بازدارندگی تا چه میزان برای مقابله با چالشهای قرن و بیست و یکم مناسب و کارآمد است.
بررسی تاریخی استقرار پایگاه های نظامی آمریکا درخارج از مرزهای این کشور
در این بخش به بررسی تاریخچه شکل گیری پایگاههای نظامی آمریکا و استقرار آنها در نقاط مخلف جهان خواهیم پرداخت و با دلایل استقرار این پایگاهها در بازه های زمانی مختلف آشنا خواهیم شد. در ادامه به بررسی اجمالی این پایگاه ها در 4 منطقه آسیا-اقیانوس آرام، آمریکای لاتین، آفریقا و اروپا خواهیم پرداخت.
بررسی تهدید های ایران علیه آمریکا و متحدانش در منطقه، از نگاه مقامات آمریکائی
در این بخش به بررسی تهدیدهای ایران از نگاه مقامات کاخ سفید برای ایالات متحده و متحدانش درمنطقه خواهیم پرداخت تا دریابیم که چرا آمریکا به دنبال ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران است.
بررسی پایگاه های نظامی آمریکا در کشورهای عضوشورای همکاری خلیج فارس و البته عراق و شناخت نقاط ضعف و قوت این پایگاه ها
در این بخش به بررسی پایگاه های نظامی آمریکا در هر کدام از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس(عربستان سعودی-قطر-بحرین-امارات متحده عربی-عمان-کویت) و میزان کارایی آنها در ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران خواهیم پرداخت.
بخش اول
بررسی تئوری بازدارندگی و فلسفه استقرار پایگاه های نظامی آمریکا در خارج از این کشور
مقدمه بخش اول
....تهدید به انجام عمل متقابل و تنبیه کردن یکی از مشخصه های پایدار زندگی در همه زمانها بوده است. (Smith 2006:16)
عبارت بالا به درستی بیان کننده اولین ویژگی مهم تئوری بازدارندگی[11] در روابط بین الملل است. این که مفهوم بازدارندگی، به هیچ عنوان مفهوم جدیدی نبوده و از آغاز شکل گیری روابط انسانی، انسان ها ( و به دنبال آن قبایل،شهرها و ملت-دولت ها) از ابزاری به نام بازدارندگی به منظور مرعوب ساختن طرف مقابل و کاستن از بار تهدیدات احتمالی که ممکن است از ناحیه او متوجه آن ها باشد استفاده می کرده اند.برای نمونه می توان به قانون حمورابی در قرن 17 پیش از میلاداشاره کرد که مجرمان را تهدید به مجازات مرگ می کرد و می کوشید تا از این طریق، نوعی بازدارندگی را در مقابل آنها ایجاد کرده و آنها را از انجام اعمال مجرمانه باز دارد.(Art&Waltz 1983:447)
مفهوم بازدارندگی، همواره به عنوان یک مفهوم ابهام آمیز و غیرمطمئن مطرح بوه است.در باب وجود این ابهام در مفهوم بازدارندگی بحث های مختلفی مطرح شده و دلایل متعددی بیان شده اند؛بحثهایی که همگی در یک نقطه اشتراک نظر داشته اند و آن تاکید بر ماهیت روانی پدیده بازدارندگی بوده است.در حقیقت، ماهیت روانی این پدیده سبب شده تا پیش بینی موثر بودن یا نبودن آن عملا ناممکن باشد؛ چرا که رفتار دولتمردان کشورهای مختلف در پاسخ به آن از قاعده و چارچوب مشخصی تبعیت نمی کند. (Smith 2006:16) به بیان دیگر، هیچ دولتی نمی داند و نمی تواند بداند که در صورت استفاده از ابزار بازدارندگی در مقابل یک دولت، آن دولت چه واکنشی از خود نشان خواهد داد.
به رغم برخورداری از این تاریخ طولانی، بازدارندگی به عنوان یک ابزار مهم سیاسی برای نخستین بار در طول دوران جنگ سرد مورد استفاده قرار گرفت. به دنبال دست یابی اتحاد جماهیر شوری به سلاح هسته ای در سال1949و قرار گرفتن این کشور در موقعیتی برابر با ایالات متحده، دو ابرقدرت خود را دردرگیر در یک نبرد ایدئولوژیک و استراتژیک تمام عیار یافتند؛ نبردی که در آن امکان نابودی کامل هر دو طرف(ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی) وجود داشت. در ادامه، درک ابعاد این تهدید تئوری بازدارندگی را در کانون توجه استراتژی جهانی آمریکا و شوروی قرار داد و دولتمردان واشنگتن و کرملین بازدارندگی را به عنوان مهم ترین ابزار در جهت دفاع از موجودیت خود و جلوگیری از وقوع یک فاجعه جهانی در نظر گرفتند.
به دنبال پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و شکل گیری نظام تک قطبی به سردمداری ایالات متحده آمریکا، بسیاری از استراتژیست ها براین باور بودند که به دلیل نبود یک تهدید مشخص جهانی، سیاست بازدارندگی به عنوان یکی از ابزارهای سیاست خارجی دولت ها دیگر از کارآیی سابق برخوردار نخواهد بود. در واقع آنها معتقد بودند که در نظم جدید جهانی بازدارندگی معنای خود را از دست داده است.اما با وجود همه این تحلیل ها و انتقادها سیاستمداران ایالات متحده کماکان به استفاده از ابزار بازدارندگی در مقابل دولت های سرکش[12] و تجاوزگری چون عراق اصرار داشتند؛ تا از این طریق بتوانند نظم و ثبات جهانی ومهم تر از همه موقعیت ممتاز هژمونیک خود را را حفظ کنند.
بدون تردید، حادثه 11 تروریستی 11 سپتامبر 2001 بزرگترین ضربه را بر پیکره تئوری بازدارندگی وارد کرد و تردیدها را در مورد کارایی این تئوری در مقابله با تهدیهای نامتقارن[13]،چند وجهی و روبه رشد قرن بیست و یکم(نظیر تروریسم) بالا برد. به دنبال این حادثه، جرج بوش رئیس جمهور وقت ایالات متحده، با جایگزینی دکترین حمله پیش دستانه[14] به جای دکترین بازدارندگی، بر عدم کارآیی روش های دفاعی در مقابل تهدیدات جدید تاکید کرده و تنها راه مقابله با تهدیدهای امروز پیش روی جهان را اتخاذ استراتژی دفاع فعال[15] یا جنگ پیش دستانه دانست.به بیان دیگر بوش و تیم امنیتی تحت مدیریت او معتقد بودند که بهترین دفاع، حمله است.بنابراین و در یک بررسی کلی می توان گفت در فاصله دهه 50 تا دهه اول قرن بیست و یکم بازدارندگی به تدریج اهمیت خود را در سیاست های ایالات متحده آمریکا از دست داده و دکترین جنگ پیش دستانه جایگزین آن شده است.در بخش پیش رو به بررسی مفهوم بازدارندگی و ریشه های تاریخی و نظری آن خواهیم پرداخت و جایگاه این تئوری در نظام بین الملل امروز و میزان کارایی آن را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.
گفتار اول: مفهوم بازدارندگی
همانگونه که در بخش مقدمه به آن اشاره شد. مفهوم بازدارندگی در سیاست بین الملل مفهوم جدیدی نبوده و مفهومی است به شدت گمراه کننده.بازدارندگی در سیاست بین الملل و در قرن جدید با برچسب های متفاوتی از جمله تئوری،تاکتیک،استراتژی امنیتی،رویکرد سیاسی-دفاعی و بخش حیاتی امنیت سیستم بین الملل شناخته می شود و همین برداشت های متفاوت از آن نشان دهنده ابهام آمیز بودن مفهوم بازدارندگی است.در یک تعریف کلی بازدارندگی را می توان به صورت زیر تعریف کرد:
باز دارندگی به معنای وادارکردن طرف مقابل به پذیرش این واقعیت است که هزینه های هر اقدام احتمالی اش از منافعی که نصیب او می کند به مراتب بیشتر است. (George&Smoke 1974:11)
در ادامه بایستی گفت که تئوری بازدارندگی بر پایه 4 پیش فرض زیر شکل گرفته است:
1) دولت ها بازیگرانی منطقی و عقلایی بوده و بر اساس محاسبه سود و زیان عمل می کنند:
در حقیقت اولین پیش فرض تئوری بازدارندگی این است که دولت های حاضر در نظام بین الملل بر اساس یک رویکرد عقلایی از انجام هر گونه عملی که هزینه های آن از منافعش بیشتر است اجتناب می کنند.
2) بازدارندگی پدیده ای است که منحصر به روابط میان دولت هاست. ( این پیش فرض در عصر قدرت گرفتن گروههای تروریستی و رشد روز افزون تهدیدات نامتقارن به شدت زیر سوال رفته است)
در اینجا فرض بر این قرار می گیرد که دولت ها به عنوان بازیگران اصلی نظام بین الملل مجموعه هایی هستند دارای اقتدار و مشروعیت،به منظور تعیین راهبردهای امنیتی و دفاع از منافع و موجودیت ملت ها.
3) پذیرش رقابت خصمانه دولت ها در نظام بین الملل ودائمی بودن احتمال بروز جنگ:
در اینجا، دولت ها ضمن پذیرش واقعیتی به نام جنگ بر این اعتقادند که اگر دولتی فرصتی برای حمله بدست بیاورد آن را از دست نخواهد داد.
4)چند لایه بودن پدیده بازدارندگی:
در اینجا فرض بر این است که هر کدام از سلاحهای مختلف نظیر سلاحهای هسته ای یا شیمیایی در یکی از سطوح بازدارندگی یا یکی از لایه­های آن قرار می­گیرند.(Morgan & Paul & Wirtz 2009 : 6-7)
به رغم توضیحاتی که در بالا ارائه شد کماکان یک پرسش کلیدی وجود دارد و آن این است که میزان کارآیی یا موثر بودن بازدارندگی به چه عواملی بستگی دارد ؟ در پاسخ باید گفت که اعمال یک بازدارندگی موثر مشروط به وجود 3 پیش شرط زیر است:(Paul 2009:2)
الف) داشتن توانایی کافی (توان نظامی کافی )؛[16]
بازدارندگی موثر ب) معتبر بودن تهدید و پذیرش آن از سوی بازیگر مقابل؛[17]
ج)ایجاد ارتباط میان شکل تهدیدوبازیگری که تهدیدمی­شود(مرتبط بودن تهدید)؛
در ادامه می توان از 4 نوع بازدارندگی به ترتیب زیر نام برد:
1) بازدارندگی عادی[18]: این شکل از بازدارندگی در روابط رقابت آمیز بین دولتها و تلاش آنها برای شناخت دشمنان بالقوه خود و موازنه کردن قدرت آنها دیده می شود. و به ندرت تهدیدات آشکار نظامی را شامل می شود.
2) بازدارندگی فوری:[19] این شکل از بازدارندگی در مواردی مطرح است که یکی از بازیگران، طرف مقابل را به استفاده از ابزار نظامی تهدید می کند و در مقابل طرف دیگر او را تهدید به انجام عمل متقابل می کند تا آن بازیگر از اندیشه تهاجم منصرف شود.
3) بازدارندگی مستقیم[20]: نمونه این نوع بازدارندگی را دردوران جنگ سرد و استفاده دو ابر قدرت از بازدارندگی اتمی برای دفاع از قلمرو خود مشاهده کردیم.
4) بازدارندگی توسعه یافته[21]: این نوع از بازدارندگی در واقع به معنای تلاش ابرقدرت برای دفاع از متحدان منطقه ای خود در مقابل جنگ های احتمالی منطقه است. برای نمونه حمایت های آمریکا از متحدان عرب خود در مقابل تهدید احتمالی ایران در چارچوب این شکل از بازدارندگی قابل بررسی است.(Smith 2006:18)
با توجه به توضیحاتی که در بالا ارائه شد. اکنون به بررسی تحولات صورت گرفته در مفهوم بازدارندگی و شناخت شکل های مختلف آن در عصر حاضر می پردازیم.
گفتار دوم: تحولات صورت گرفته درمفهوم بازدارندگی
در مقدمه این بخش اشاره شد که به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و از بین رفتن تهدید این کشور، بسیاری از استراتژیست های نظامی-امنیتی جهان بر این باور بودند که استراتژی بازدارندگی(بویژه بازدارندگی هسته ای) ایالات متحده در مقابل شوروی در دوران جنگ سرد که تجلی آن در استقرار پایگاههای نظامی این کشور در جای جای جهان متجلی بود؛ دیگر تناسبی با فضای پس ازجنگ سرد ندارد. به بیان دیگر، آنها نسبت به کارآیی این استراتژی در دوران پس از جنگ سرد تردید داشتند. براساس چنین نگاهی، بسیاری از این استراتژیست ها بر این باور بودند که حفظ پایگاههای نظامی در خارج از کشور اقدامی غیر ضروری و هزینه بر است. در مقابل برخی دیگر از نظریه پردازان آمریکایی از جمله ساموئل هانتینگتون[22] تلاش کردند تا با مطرح کردن بحث هایی چون برخورد تمدن ها[23]وجهان آشوب زده[24] تئوری بازدارندگی را در قالب استقرار پایگاههای نظامی آمریکا در سراسر جهان احیا کنند.(واعظی 704:1388) به دنبال پایان نبرد با عراق در سال1992تیمی از استراتژیست های آمریکایی به هدایت پل ولفوویتز[25] راهبرد امنیتی جدیدی را برای ایالات متحده در قالب استراتژی تفوق[26] طراحی کردند.این استراتژی، تنها راه رسیدن به وضعیت آسیب ناپذیری مطلق و دست یابی به امنیت مطلق را حفظ برتری مطلق و هژمونی آمریکا در تمام نقاط جهان می دانست.(واعظی 705:1388) بنابراین، این راهبرد ضمن تاکید بر ضرورت بازسازی نیروهای نظامی آمریکا در سراسر جهان، تئوری بازدارندگی با ماهیت دفاعی را برای حفظ امنیت ایالات متحده در دوران پس از جنگ سرد ناکافی می دانست. البته این راهبرد به دلیل انتقادهایی که متوجه آن شد در دوران بوش پدر چندان مجالی برای خودنمایی پیدا نکرد.
به دنبال حمله تروریستی 11 سپتامبر، مفهوم سنتی بازدارندگی دچار تغییراتی شد و نومحافظه کاران ساکن کاخ سفید و در راس آنها رئیس جمهور بوش بر ناکافی و غیر موثر بودن تئوری بازدارندگی در مقابله با تهدیدات نامتقارن و فزاینده عصر جدید تاکید کردند برای نمونه جرج بوش در یک سخنرانی درمدرسه نظامی وست پوینت[27] در سال 2002 در مورد غیرموثر بودن بازدارندگی در قرن جدید این صحبت ها را مطرح کرد:
.....در دو دهه اخیر راهبرد دفاعی ایالات متحده برپایه دکترین بازدارندگی وسد نفوذ استوار بوده است؛.استراتژی هایی که کماکان نیز اعمال می شوند.اما بایستی توجه کنیم که تهدیهای جدید به فکرهای جدید احتیاج دارند و در مقابل عملیات شبکه های مخفی تروریستی و دولت های حامی آنها، استفاده از ابزار بازدارندگی هیچگونه نتیجه ای نخواهدداشت.همچنین اعمال سیاست سد نفوذ در مقابل دولت هایی که انواع و اقسام سلاح های کشتار جمعی را در اختیار دارند و آمادگی دارند تا این سلاح ها را در اختیار گروههای افراطی و تروریستی قرار دهند به شکل ناامید کننده ای غیر موثر است.(Fathollah-Nejad 2005:18) در ادامه، بوش به خطر دست یابی دولتهای ضعیف به سلاح هسته ای اشاره کرد و اعلام کرد که هنوز هم یکی از وظایف اصلی پایگاه های نظامی آمریکا در جهان ایجاد بازداندگی هسته ای است.(Harkavy 2007:14)
بر اساس چنین نگاهی، جرج بوش با احیا راهبرد امنیتی سال 1992(طراحی شده بوسیله پل ولفوویتز) در قالب استراتژی دفاع فعال (امنیت مطلق از طریق اعمال برتری مطلق) دکترین عملیات پیش دستانه را جایگزین دکترین بازدارندگی در سیاست دفاعی-نظامی –امنیتی ایالات متحده کرد؛ اتفاقی که از آن تحت عنوان انتقال دفاعی[28] در استراتژی دفاعی ایالات متحده در جهان نام برده می شود. (Calder 2007:220 )
تغییر جهت بالا در سیاست های امنیتی ایالات متحده نشان دهنده یک تغییر جهت دیگر نیز هست و آن جایگزینی رئالیسم تهاجمی[29] به جای رئالیسم تدافعی[30] به عنوان مبنای نظری رفتار امنیتی ایالات متحده آمریکا در جهان است. در ادامه به پایه های مشترک این دو نظریه و تفاوت نگاه آنها در حوزه بازدارندگی اشاره می کنیم.
نقاط اشتراک
1) هر دو این نظریه ها زیرمجموعه هایی از نورئالیسم یا رئالیسم ساختاری بوده و بر تاثیر گذاری نظام بین الملل بر رفتار خارجی دولت ها تاکید دارند.
2) هر دو این نظریه ها معتقدند که ویژگی اصلی جهان رقابت آمیز بودن و نامطمئن بودن است و بر ساختار آنارشیک نظام بین الملل تاکید می کنند.
3) هر دونظریه، سیاست قدرت را پاردایم سیاسی قالب در روابط بین الملل می دانند.
4) هر دو این نظریه ها مهمترین شکل قدرت را قدرت نظامی یعنی توانایی اقدام به جنگ می دانند.
گفتار سوم:تفاوت بازدارندگی در نگاه رئالیست های تدافعی و رئالیست های تهاجمی
نظریه پردازان رئالیسم تدافعی از جمله افرادی چون استفن والت[31] نگاهی تدافعی به بازدارندگی داشته و معتقدند که کاربرد این ابزار،در ایجاد بازدارندگی در مقابل دولتهای پرخاشگر و بازداشتن آنها از انجام هرگونه اقدام تهاجمی احتمالی است.به بیان دیگر آنها معتقدند که بوسیله این ابزار ما دولتهای خشن را قانع می کنیم که هزینه هرگونه اقدام احتمالی شان به مراتب بیشتر از منافعی است که نصیب آنها می شود.بر این اساس، استقرار پایگاههای نظامی ایالات متحده در سطح جهان را امری ضروری جهت مقابله با تهدید های احتمالی می دانند. در مقابل، رئالیست های تهاجمی و متفکرانی چون جان میرشایمر[32] با مطرح کردن بحث بروز تهدید های نامتقارن و تهدیدهای جدیدی نظیر تروریسم ودست یابی کشورهایی چون کره شمالی به سلاح هسته ای در کناردست یابی برخی کشورهای مخالف ایالات متحده نظیر ایران به سلاح های میکروبی و کشتار جمعی[33]تئوری بازدارندگی را به عنوان یک تئوری دفاعی، فاقد کارآمدی لازم برای مقابله با تهدیهای عصر جدید دانسته و به جای آن بر دکترین جنگ پیش دستانه تاکید می کنند.جرج بوش رئیس جمهور ایالات متحده نیز بارها در صحبتهای خود بر ضرورت حرکت آمریکا به سمت دفاع فعال و کارآیی فزاینده جنگ پیش دستانه تاکید کرد.( Hynek 2010:435) امری که مشخص ترین نمونه آن را می توان در حمله آمریکا به عراق در سال 2003 مشاهده کرد که در قالب دکترین پیش دستی قابل بررسی است.به بیان دیگر، استراتژیست های آمریکایی معتقدند که به دلیل تعدد تهدیهای امنیتی و شکل گیری شبکه هایی از تروریستها و دولتهای حامی آنها نمی توان منتظر حمله دشمن نشت و سپس در مقابل آن بازدارندگی کرد. بلکه می بایستی با تثبیت برتری مطلق خود در همه جای جهان، بازدارندگی دولتهای خشن را از بین برد و از طریق تثبیت برتر یمطلق برای خود امنیت مطلق ایجاد کرد.به بیان ساده تر، دکترین پیش دستی شکل تهاجمی بازدارندگی کلاسیک است.
با توجه به توضیحاتی که در بالا ارائه شد تقریبا جای تردیدی وجود ندارد که سیاست دفاعی-امنیتی-نظامی ایالات متحده در جهان امروز( بویژه از حادثه 11 سپتامبر به این سو) در چارچوب تئوری واقع گرایی تهاجمی و راهبرد جنگ پیش دستانه قابل بررسی است و پایگاههای نظامی این کشور در جهان بر اساس اهداف راهبرد جدید سازمان دهی شده اند. البته بایستی به این موضوع هم اشاره کرد که ایالات متحده کماکان از ابزار بازدارندگی کلاسیک جهت ایجاد بازدارندگی در مقابل دولت هایی چون کره شمالی و ایران( بر اساس تهمت هایی که آمریکایی ها به کشور ما وارد می کنند) استفاده می کند.اما استفاده از این راهبرد همزمان است با استفاده از راهبرد جدی تر و جدیدترجنگ پیش دستانه جهت مقابله با تهدید های احتمالی این دولت ها برای ایالت متحده. به همین منظور، ایالات متحده امروز پایگاههای نظامی خود در جهان را(بویژه درمنطقه خاورمیانه و خلیج فارس) بازسازی کرده و این پایگاه ها را به سیستم های دفاع ضدموشکی مجهز کرده است تا بواسطه این رویکرد تهاجمی، بازدارندگی دولت هایی مانند ایران را از بین برده و از بار تهدیهای احتمالی این دولت ها برای خود و متحدانش بکاهد.
در ادمه به بررسی مختصر نظریه واقع گرایی تهاجمی خواهیم پرداخت تا در مسیر مناسبی جهت فهم سیاست های ایالات متحده در نیمه دوم قرن بیست و یکم در جهت ایجاد بازدارندگی در مقابل دولت هایی مانند ایران و حفاظت از منافع خود و متحدانش قرار بگیریم.
گفتار چهارم: دکترین جنگ پیش دستانه به عنوان جایگزینی برای بازدارندگی
همانگونه که در قسمت مربوط به برشمردن مشابهت های واقع گرایی تدافعی و تهاجمی به آن اشاره کردیم نظریه واقع گرایی تهاجمی نیز بر همان پایه های نظریه واقع گرایی ساختاری شکلی گرفته و پیش فرضهایی چون ماهیت خصومت آمیز نظام بین الملل و تاثیر گذاری ساختار نظام بین الملل بر رفتار خارجی دولت ها را در نظر دارد. اما در یک بررسی دقیق تر میتوان 4 پیش فرض مهم و اساسی را برای نظریه واقع گرایی تهاجمی به ترتیب زیر برشمرد:
1) پذیرش دولت ها به عنوان بازیگران اصلی نظام بین الملل؛
2) سرنوشت نظام بین الملل در اختیار قدرت های بزرگ است: در این خصوص جان میرشایمر یکی از برجسته ترین نظریه پردازان این حوزه معتقد است که این قدرت های بزرگ هستند که سرنوشت همه دولت ها و ملت ها را مشخص می کنند و به سیاست بین الملل شکل می دهند. در ادامه او قدرت نظامی را مهم ترین بعد قدرت معرفی می کند و می گوید یک ابرقدرت برای دست یابی به امنیت مطلق می بایستی قدرت مطلق و برتری مطلق خود را( به زیان سایر دولت ها) تثبیت کند.
3) نگاه بدبینانه به اهداف و نیات دولت ها: در ارتباط با این موضوع، رئالیست های تهاجمی معتقدند که نگاه خوشبینانه به اهداف و رفتار دولت ها سبب گمراهی سیاست خارجی خواهد شد و یک سیاست خارجی هوشمند باید از عدسی بدبینانه ترین نگاه ممکن به نیات و اهداف سایر دولت ها نگاه کند.
4) قدرت های بزرگ تنها از طریق بهبود بی وقفه قدرت خود است که می توانند امنیت داشته باشند و مسئله بقا و حفظ بقای خود مهم ترین عاملی است که به رفتار تهاجمی این دولت ها شکل می دهد.(متقی-بقایی-رحیمی 7:1389)
تا قبل از حادثه تروریستی 11 سپتامبر 2001، استراتژی امنیتی ایالات متحده در منطقه بر مبنای حفظ ثبات و ایجاد سد نفوذ در مقابل دولت هایی چون عراق و ایران بود. اما به دنبال این حادثه ایالات متحده راهبرد جنگ پیش دستانه را جایگزین راهبرد بازدارندگی کرد و برای رسیدن به امنیت مطلق تلاش کرد تا با از بین بردن بازدارندگی قدرت های بالقوه منطقه ای نظیر ایران، از تبدیل شدن این قدرت ها به یک هژمون منطقه ای جلوگیری کند. افزون بر این، این کشور معتقد است که دست یابی کشورهایی چون ایران به سلاح هسته ای باعث تهدید هژمونی آمریکا در جهان یعنی مهم ترین مولفه امنیت ساز این کشور خواهد شد.(متقی-بقایی-رحیمی 11:1389)
با توجه به توضیحاتی که در بالا ارائه شد می توان گفت که از نگاه استراتژیستهای آمریکایی، در طول دوران پس از جنگ سرد واقع گرایی دفاعی توصیه های هنجاری و عملی خود را از دست داد و ابزارهایی مانند توازن قوا-بازدارندگی و سد نفوذ کارایی خود را از دست دادند. با عنایت به همین موضوع بود که پل ولفوویتز گفت: استراتژی امروز آمریکا باید جلوگیری از ظهور یک قدرت رقیب برای همیشه باشد.(دهشیار 51:1385 )
در مجموع می توان گفت که راهکارهای امنیتی امروز آمریکا در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس در مقابله با تهدید های بالقوه و بالفعلی نظیر ایران در موارد زیر خلاصه می شوند:
1) افزایش پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه و محاصره نظامی ایران؛
2) تجهیز پایگاههای نظامی خود در منطقه به تجهیزات پیشرفتر نظیر تجهیزات راداری و سیستم های دفاع ضد موشکی ؛
3) مشروعیت بخشیدن به حضور نظامی خود در منطقه از طریق مطرح کردن تهدید ایران و بزرگ نمایی آن ؛
4) انعقاد موافقتنامه های همکاری دفاعی با کشورهای عرب منطقه در جهت تقویت توان دفاعی آنها و ایجاد بازدارندگی درمقابل ایران؛
5) ایجاد بازدارندگی هسته ای در مقابل ایران؛
با توجه به بررسی تحولات صورت گرفته در مفهوم بازدارندگی در ادامه به بررسی شکلهای مختلف باز دارندگی در عصر مدرن و تفاوتها و مشابهت های آنها و البته میزان کارایی آنها خواهیم پرداخت.
امروزه با توجه به تغییراتی که در ساختار نظام بین الملل به وقوع پیوسته و همچنین تغییر شکل نظام بین الملل مفهوم بازدارندگی دچار تحول شده تا جایی که امروزه از اصطلاح بازدارندگی پیچیده[34] استفاده می شود.برخی از این تغییرات صورت گرفته در نظام بین الملل و شکل تهدید ها به ترتیب زیر می باشند:
1) شکل گیری تهدیهای نامتقارن نظیر تروریسم که به سادگی قابل رصد کردن نیستند؛
2) ایجاد شبکه ای از تروریستها و دولتهای حامی آنها؛
3) افزایش اهمیت بازیگران غیر دولتی؛
4) حرکت نظام بین الملل به سمت چند قطبی شدن؛
5) دست یابی کشورهای کوچکی نظیر کره شمالی به سلاح هسته ای ؛
بطور کلی و در قرن بیست و یکم از 5 شکل بازدارندگی به ترتیب زیر می توان نام برد که درادامه به توضیح هر کدام از آنها خواهیم پرداخت:
1) بازدارندگی میان قدرت های بزرگ؛
2) بازدارندگی میان قدرت های جدید هسته ای؛
3) بازدارندگی توسعه یافته شامل بازدارندگی علیه قدرت های منطقه ای هسته ای و قدرت های مجهز به سلاح های شیمیایی و کشتار جمعی؛
4) بازدارندگی میان دولت های دارای سلاح هسته ای و بازیگران غیر دولتی نظیر گروه های تروریستی
5) بازدارندگی بوسیله اقدام جمعی بازیگران؛(Paul&Morgan&Wirtz 2009:9)
بازدارندگی میان قدرت های بزرگ:
اگر تضاد جدیدی در سیستم بین الملل اتفاق بیافتد بازدارندگی دوباره به صحنه خواهد آمد. در غیر این صورت حداقل برای مدت طولانی، بازدارندگی به حاشیه خواهد رفت و دیگر اساس و بنیان امنیت سیتم بین الملل را تشکیل نخواهد داد.(Morgan 242)
امروزه هر پنج عضو دائمی شورای امنیت دارای سلاح هسته ای هستند و به نظر می رسد که یک بازدارندگی اتوماتیک وار میان آنها وجود داشته و حداقل در آینده نزدیک احتمال دیگری میان آنها و جود ندارد.از بادارندگی میان این قدرت های بزرگ تحت عنوان" بازدارندگی وجودی[35]" یابازدارندگی تعلیقی[36]نام می برند.البته بایستی به این موضوع اشاره کرد که ابهامات درباره رفتار آینده روسیه و همچنین تلاش چین برای مدرنیزه کردن صنایع اتمی اش، بازدارندگی میان قدرت های بزرگ را با تهدید هایی روبرو کرده است.(Morgan&Paul 2009:10)
بازدارندگی میان قدرت های جدید هسته ای:
موضوع بازدارندگی میان قدرت های جدید هسته ای یکی از موضوعات برجسته در رابطه با بازدارندگی در دنیای جدید است. مشخص ترین نمونه این بازدارندگی را می توان در بازدارندگی میان پاکستان و هندوستان به عنوان دو کشور همسایه دارای سلاح هسته ای مشاهده کرد. افزون بر این، بسیاری معتقدند که در آینده چنین وضعیتی میان ایران و اسرائیل هم پیش خواهد آمد. البته بوجود آمدن درگیری کارگیل[37] میان هند و پاکستان در سال 1999 کارایی بازدارندگی میان قدرت های جدی اتمی را تا حد زیادی زیر سوال برد.(Mistry 2009:183) نکته ای که دراینجا باید به آن اشاره کرد این است که به دلیل اینکه بسیاری از این قدرت های کوچک از توان لازم برای اعتبار بخشی به تهدید خود برخوردار نیستند؛ عملا یکی از پایه های اصلی بازدارندگی یعنی معتبر بودن تهدید را در اختیار نداشته و نمی توانند بازدارندگی موثری ایجاد کنند.
بازدارندگی میان دولت های دارای سلاح هسته ای و بازیگران غیر دولتی نظیر گروه های تروریستی
گروههای تروریستی بزرگترین چالش را پیش روی تئوری بازدارندگی قرار می دهند؛ چراکه این گروهها ویژگی فرامرزی داشته و سعی می کنند تا با به راه انداختن یک جنگ نامتقارن امکان شناسایی خود را از دیگران سلب کنند.بنابراین در صورت دست یابی این گروهها به سلاح های هسته ای، ایجادبازدارندگی در مقابل آنها کاری بسیار دشوار و یا حتی غیرممکن است. (Kapur 2009:109) در مجموع به نظر می رسد که بهترین راه برای کاستن از حجم تهدیداتی که از ناحیه این گروهها متوجه امنیت جهان است توسل به دکترین پیش دستانه در قالب تئوری بازدارندگی تهاجمی است.
بازدارندگی توسعه یافته شامل بازدارندگی علیه قدرت های منطقه ای هسته ای و قدرت های مجهز به سلاح های شیمیایی و کشتار جمعی
در رابطه با بازدارندگی در مقابل قدرتهای منطقه ای چون ایران که از نگاه آمریکا و اسرائیل به سلاح های کشتار جمعی مجهز هستند. اولین گزینه ای که به ذهن می رسد ایجاد بازدارندگی هسته ای و استقرار سپر دفاع ضد موشکی و پایگاهها ی نظامی در اطراف آنها است. در سوی دیگر، استراتژیست های آمریکایی می گویند زمانی که دولت هایی مانند ایران با استفاده از توانایی خود برای اعمال تهدید های نامتقارن نوعی از بازدارندگی غیرمتقارن را در مقابل دولت های بزرگ ایجاد می کنند؛ کارآیی بازدارندگی هسته ای در مقابل آنها به صفر می رسد و بهترین راه مقابله با آنها برگزیدن راهبرد دفاع فعال یا جنگ پیش دستانه است..
بازدارندگی بوسیله اقدام جمعی بازیگران
این شکل از بازدارندگی به هیچ عنوان جدید نبوده اما در سالهای پس از جنگ سرد نسبت به سالهای قبل از آن، اهمیت بیشتری پیدا کرده است.در این شکل از بازدارندگی سازمانهایی بین المللی نظیر دیوان بین المللی جنایی-سازمان ملل همراه با دولتهای دیگر و در همکاری بااین دولت ها، دولتی که قصد تجاوز دارد را تهدید می کنند که در صورت انجام هر گونه عمل تهاجمی با واکنش شدید و سریع جامعه جهانی مواجه خواهد شد. واکنشهایی نظیر: حمله نظامی و تحریم های مختلف. این شکل از بازدارندگی در دوسطح زیر اعمال می شود(Fervis 2009:133)
الف) سطح فردی: در این سطح نهادهایی چون دیوان بین المللی جنایی رهبران جنایتکار را محاکمه کرده و آنها را مجازات می کنند و همین ترس از مجازات نوعی بازدارندگی را در مقابل این رهبران ایجاد می کند.
ب)سطح دولتی: در این سطح دولتهای متجاوز از طرف سازمانهایبین المللی مانند شورای امنیت ودولت های دیگر به اقداماتی از جمله تحریم های سیاسی –اقتصادی-نظامی و در سطح بالاتر حمله نظامی تهديد می شوند.
جمع بندی بخش اول
در این بخش به بررسی تئوری بازدارندگی،تحولات رخ داده در آن و البته میزان کارآیی آن در مواجهه با تهدیدات چند وجهی و نامتقارن قرن بیست و یکم پرداختیم و مفهوم بازدارندگی را تعریف کردیم. یافته های پژوهش در این بخش حکایت از آن داشت که بازدارندگی به عنوان یک مفهوم قدیمی از ماهیت روانی برخوردار بوده و بنابراین مفهومی است گمراه کننده و پیش بینی نتایج استفاده از آن اغلب ناممکن است. سپس تعریفی مشخص از مفهوم بازدارندگی ارائه داده و پیش فرضهای تئوری بازدارندگی و همچنین شرایط لازم برای اعمال یک بازدارندگی موثر را برشمردیم.
در ادامه به بررسی تحولات صورت گرفته در تئوری بازدارندگی و میزان کارایی آن در عصر حاضر پرداختیم و اینگونه نتیجه گیری کردیم که بازدارندگی اتمی کلاسیک جنگ سردی در مقابل تهدیهای نامتقارن جدید از کارایی چندانی برخوردار نخواهد بود ؛چرا که این تهدیدها در محدوده وسیعی اعمال شده و امکان شناسایی آنها وجود ندارد.
با توجه به توضیحات بالا روشن شد که که در دهه دوم قرن بیست ویکم و در استراتژی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، بازدارندگی کلاسیک(یا دفاع واکنشی) که رئالیستهای تدافعی بر آن تاکید بسیار داشتند به نفع راهبرد جدیدی تحت عنوان جنگ پیش دستانه کنار گذاشته شده است. به بیان دیگر، با کم رنگ شدن نقش نظریه رئالیسم تدافعی در سیاست امنیتی ایالات متحده دکترین جنگ پیش دستانه در قالب دفاع فعال حوزه عمل گسترده تری برای مانور پیدا کرده است.در حقیقت دریافتیم که در عصر جدید ایالات متحده جهت مقابله با تهدید گروه های تروریستی و دولتهای حامی آنها (نظیر ایران) سعی خواهد کرد تا با تقویت قوای تهاجمی پایگاه های خود در جهان (بویژه در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس) باز دارندگی دولتهایی مانند ایران را ازبین برده و برتری مطلق خود در منطقه را تثبیت کند؛ چرا که به باور نورئالیست های تهاجمی تنها راه دست یابی به امنیت مطلق برای ابرقدرتی چون آمریکا حفظ برتری مطلق و به بیان دیگر حفظ موقعیت هژمونیک خود در جای جای جهان و جلوگیری از ظهور هژمونی های منطقه است. در راستای نیل به ای مقصود و ممانعت از ظهور هژمون های منطقه ای پایگاه ها ی نظامی امروز ایالات متحده در جهان مهم ترین وظیفه را برعهده دارند تا از قدرت گرفتن دولت هایی مانند ایران که پتانسیل تبدیل شدن به هژمون منطقه ای را دارند جلوگیری کرده و در مقابل این دولت ها ایجاد بازدارندگی کنند.
در ادامه به شکل های مختلف بازدارندگی در قرن حاضر اشاره کردیم که شامل موارد زیر بودند:
1) بازدارندگی میان قدرت های بزرگ؛
2) بازدارندگی میان قدرت های جدید هسته ای؛
3) بازدارندگی توسعه یافته شامل بازدارندگی علیه قدرت های منطقه ای هسته ای و قدرت های مجهز به سلاح های شیمیایی و کشتار جمعی؛
4) بازدارندگی میان دولت های دارای سلاح هسته ای و بازیگران غیر دولتی نظیر گروه های تروریستی؛
5) بازدارندگی بوسیله اقدام جمعی بازیگران؛
در مجموع می توان گفت 2 یافته کلیدی این فصل به ترتیب زیر بودند:
الف) بازدارندگی کلاسیک(بر اساس دیدگاه رئالیسم تدافعی) در دنیای مدرن و در مواجهه با تهدید های نامتقارن جدی اهمیت و کارایی خود را از دست داده است.
ب) در مواجه با تهدیدات جدید دکترین جنگ پیش دستانه در قالب تئوری رئالیسم تهاجمی مبنای عمل دولت ایالات متحده قرار گرفته است دکترینی که هدف آن تامین امنیت برای خود از طریف تثبیت برتری مطلق و از بین بردن بازدارندگی رقیب است.
[1].Hyper Power
[2].Asymmetric War
[3]Pearl Harbor’s Day
[4]Monroe Doctrine
[5]U.S Military Bases
[6]Deterrence
[7]Containment
[8]George.W.Bush
[9]The Global War on Terrorism
[10]Gulf Copperation Council)GCC(
[11]Detterence Theory
[12]Rouge State
[13]Assymetric Threats
[14]Preemptive Strike
[15]Active Defense
[16]Capibilty
[17]Creditability
[18]General Detterence
[19]Immediate Detterence
[20]Direct Detterence
[21]Extended Deterence
[22]Samuel Huntington
[23]The Clash of Civilization
[24]The Turbulent World
[25]Paul Wolfowitz
[26]Dominance Strategy
[27]West Point Graduation
[28]Defense Transformation
[29]Offensive Realism
[30]Defensive Realism
[31]Stephen Walt
[32]John Mearspymehr
[33]Weapons of Mass Destruction(WMD)
[34]Complex Detterence
[35]Existential Detterence
[36]Recessed General Deterrence


دریافت فایل
جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید




پایگاه های نظامی آمریکا


خلیج فارس


بازدارندگی علیه ایران


دانلودپایان نامه


word


مقاله


پاورپوینت


فایل فلش


کارآموزی


گزارش تخصصی


اقدام پژوهی


درس پژوهی


جزوه


خلاصه


/پایگاه‌های نظامی آمریکا در خلیج فارس و تاثیر آنها بر ...

خبرگزاری فارس: ایده احداث پایگاه‌‌های نظامی آمریکایی در منطقه خلیج ‌فارس ریشه‌ای در حرص و طمع آمریکایی‌ها جهت تامین منافع خود در منطقه و بهره مندی از نفت آن و ضرورت‌های بین‌المللی یعنی ممانعت از حضور رقبا در این منطقه دارد.

پایگاههای نظامی ایالات متحده آمریکا - ویکی‌پدیا ...

علاوه بر پایگاه‌های نظامی آمریکا، ناوگان جنگی آمریکا تحت امر Kitty Hawk, Cnstellation, Enterprise، جان اف کندی،Vinson , Nimutz, D. Eisenhower , Dwight , Carl Teheodore Roosevelt و ابراهام لینلکن، جورج واشینگتن، Johnc, Harry S.Trumen رونالد ریگان که ناوهای هواپیمابر هستند در سطح جهان فعالیت دارند.

آخرین مطالب مربوط به کلید واژه سوانح هوایی

... در آب‌های خلیج فارس که ... آمریکا در خلیج فارس سرنگون شد و ... نظامی آمریکا.

تنگه هرمز همچنان زیر سایه سپاه/ سر به زیری آمریکایی‌ها در ...

به گفته سخنگوی سپاه در رفتار و گشت‌ها و کنترل‌های نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس و ...

پایگاه شناور آمریکا "یو اس اس بونس" در خلیچ فارس (ساحل ...

تعداد 205 نیرو در این پایگاه نظامی ... های اف 22 را در پایگاه ... آمریکا و غرب در خلیج فارس ...

اینفوگرافیک/ ابزارهای ایران برای بستن تنگه هرمز - پایگاه ...

در حقیقت پایگاه های نظامی آمریکا ... در خلیج فارس و ... های نظامی آمریکا در خلیج ...

تأسیس پایگاه هوایی جدید امریکا در کویت

هزینه های نظامی جهان در ... لجستیک آمریکا و متحدانش در ... نظامی در منطقه; خلیج فارس;

مقامات نظامی ایران درباره طعنه‌های ترامپ چه گفتند؟

هزینه‌های بالای نظامی امریکا و ... پایگاه خود را در ... در منطقه خلیج فارس و ...

/پایگاه‌های نظامی آمریکا در خلیج فارس و تاثیر آنها بر ...

خبرگزاری فارس: ایده احداث پایگاه‌‌های نظامی آمریکایی در منطقه خلیج ‌فارس ریشه‌ای در حرص و طمع آمریکایی‌ها جهت تامین منافع خود در منطقه و بهره مندی از نفت آن و ضرورت‌های بین‌المللی یعنی ممانعت از حضور رقبا در این منطقه دارد.

تأسیس پایگاه هوایی جدید امریکا در کویت

هزینه های نظامی جهان در ... لجستیک آمریکا و متحدانش در ... نظامی در منطقه; خلیج فارس;

پایگاههای نظامی ایالات متحده آمریکا - ویکی‌پدیا ...

علاوه بر پایگاه‌های نظامی آمریکا، ناوگان جنگی آمریکا تحت امر Kitty Hawk, Cnstellation, Enterprise، جان اف کندی،Vinson , Nimutz, D. Eisenhower , Dwight , Carl Teheodore Roosevelt و ابراهام لینلکن، جورج واشینگتن، Johnc, Harry S.Trumen رونالد ریگان که ناوهای هواپیمابر هستند در سطح جهان فعالیت دارند.

رویارویی ایران و آمریکا در خلیج فارس در دولت ترامپ کم‌تر ...

پایگاه خبری ... جدید آمریکا، تنش‌های تهران و ... تهران و واشنگتن در خلیج فارس ...

توان قدرت نظامی ایران چقدر است ؟ (+عکس)

در جنگ خلیج در سال 1991 این نفوذ آمریکا تقویت شد و این کشور مراکز و پایگاه‌های دائمی و ساختارهای حمایت کامل برای خود دست و پا کرد.

فرانسه پایگاه نظامی ثابت در خلیج فارس احداث می کند

... ثابت در خلیج فارس ... یک پایگاه نظامی فرانسه در ... و 13 رئیس‌جمهور آمریکا!

گشت‌های نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس تغییر خاصی نکرده ...

... و گشت ها و کنترل های ... آمریکا در خلیج فارس/ کرنش ترامپ در مقابل گزینه نظامی ...

/پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس و تاثیر آنها ...

در سال 2003 هنگام حمله نظامیان آمریکایی به عراق 300 جنگنده آمریکایی از انواع مختلف از پایگاه‌های نظامی آمریکا در عربستان به هوا برخاستند …

معرفی پایگاه های هوایی آمریکا در اطراف ایران+عکس هوایی

بیشترین پایگاه‌های نظامی آمریکا در کشورهای افغانستان و کویت قرار داشته و شامل پایگاه‌های هوایی و کمپ‌های استقرار نیروهای زمینی است.

آیا روسیه در خلیج فارس، پایگاه نظامی ایجاد می کند ...

و عدم اجرای آن یکی از اصول جنبش انقلابی در ایران است که سیاست شاه را نفی می کند که به نوبه ی خود زیرساخت های خارجی را جذب کرده و به آنها اختیارات بدون حد و مرز با حق فراسرزمینی می داد که در وهله ی اول آمریکایی ها و پایگاه های نظامی آنها را شامل می شد.

آغاز بزرگ‌ترین مانور نظامی آمریکا و متحدانش در خلیج فارس

رزمایش نیروی دریایی آمریکا و ۳۰ کشور دیگر در ... و تلاش‌های ... نظامی بزرگ در خلیج فارس ...

اینفوگرافیک/ ابزارهای ایران برای بستن تنگه هرمز - پایگاه ...

در حقیقت پایگاه های نظامی آمریکا ... در خلیج فارس و ... های نظامی آمریکا در خلیج ...

اینفوگرافیک/ ابزارهای ایران برای بستن تنگه هرمز - پایگاه ...

در حقیقت پایگاه های نظامی آمریکا ... در خلیج فارس و ... های نظامی آمریکا در خلیج ...

سراج؛ سریعترین قایق نظامی جهان و کابوس آمریکا در خلیج فارس ...

سراج؛ سریعترین قایق نظامی جهان و کابوس آمریکا در خلیج فارس ... پایگاه خبری راه ... های ...

پایگاههای نظامی ایالات متحده آمریکا - ویکی‌پدیا ...

علاوه بر پایگاه‌های نظامی آمریکا، ناوگان جنگی آمریکا تحت امر Kitty Hawk, Cnstellation, Enterprise، جان اف کندی،Vinson , Nimutz, D. Eisenhower , Dwight , Carl Teheodore Roosevelt و ابراهام لینلکن، جورج واشینگتن، Johnc, Harry S.Trumen رونالد ریگان که ناوهای هواپیمابر هستند در سطح جهان فعالیت دارند.

فرانسه پایگاه نظامی ثابت در خلیج فارس احداث می کند

... ثابت در خلیج فارس ... یک پایگاه نظامی فرانسه در ... و 13 رئیس‌جمهور آمریکا!

آیا ایران واقعا در نبرد نظامی با امریکا در خلیج فارس دوام ...

... توان نظامی ایران در منطقه و ... در خلیج فارس آمریکا ... در قبال پایگاههای ...